جاده ساحلی

می‌نوشت: پر مرغان صداقت آبی است.

جاده ساحلی

می‌نوشت: پر مرغان صداقت آبی است.

سه روز و نیم کوه شب

 

احساس کردن به قول دوست کولی، روی دوشهای زخمی، آنهم با رضا و طیب خاطر...

بالا رفتن از شیب‌های تند و روغن سوزی افتادن تن... صدای شماره افتادن نفسها...

ضربان ملموس قلب... تشنگی... انضباط ... ساق دیگر ناتوان...

سکوت... نه فریاد! ... نگفته شنیدن... لمس اسارت تن... آزادی فکر... تن سپردن به سنگ...

شعله‌های سرخود سرکش... اشک آتش...

تماشا...


به نام خدا

گزارش مسیر صعود به کوه شب

کوه شب بلندترین ارتفاع شهرستان خمیر است که در شهر رویدر، مرکز بخش رویدر از توابع شهرستان خمیر واقع شده. بلندی آن 2861 متر بالاتر از سطح دریاست. وجه تسمیه این کوه به شب یا «شو» رنگ تیره مایل به بنفش آن است.

12 نفر بودیم که با کوله، خود را به قرار پنج شنبه رسانده بودیم. پنج شنبه 19 بهمن 1385 ساعت 15 ضلع شرقی پارک شهید دباغیان. با تکمیل شدن افراد و رسیدن سرویس ساعت 15:15 بندرعباس را به مقصد رویدر ترک کردیم. از جاده بندرعباس-بندر لنگه از بندر خارج شدیم. پس از گذشت ساعتی به دوراهی کهورستان-خمیر رسیدیم و سمت کهورستان را در پیش گرفتیم. در 10 کیلومتری این جاده به دوراهی لاور-رویدر رسیدیم. ساعت 17:30 وارد رویدر شدیم و پس از توقفی یک ساعت و پانزده دقیقه ای در خانه آقای عبدالله احمدزاده راهنمای محلی، رویدر را به مقصد روستای گوین ترک کردیم. ساعت 19:30 در روستای گوین بودیم. این روستا حدودا در 15 کیلومتری جنوب غربی رویدر واقع است. از جاده کنار مسجد به سمت غرب از گوین خارج شدیم. 19:35 ابتدای جاده خاکی که به سمت روستای گچو می رفت پیاده شدیم. آب انباری که سمت راست این جاده است می تواند به عنوان شاخص در نظر گرفته شود. پس از 50 دقیقه پیاده روی در شب ساعت 20:45 به روستای گچو که در تنگ گچو واقع است رسیدیم. پس از توقفی کوتاه آقای علی دوستی راهنمای محلی به اتفاق آقای براندیش و سه نوجوان محلی به جمع ما پیوستند. پس از طی مسافتی پاکوب که بعضا از کنار دره می گذشت، ساعت 21:50 به مزرعه جو رسیدیم. این مزرعه در کنار رودخانه ای خشک واقع شده و چند درخت نخل حریم رودخانه را مشخص کرده اند. اولین کمپ شب مانی در این مکان برپا شد. سرپرست ساعت 5 صبح فردا را بیدار باش و ساعت 6 را زمان حرکت اعلام کرد.

جمعه 20 بهمن 1385 پس از صرف صبحانه و جمع آوری کمپ ساعت 6:15 با حرکت از کف رودخانه برنامه روز دوم را آغاز کردیم. لازم به ذکر است که بین هر یک ساعت تا یک ساعت و نیم حرکت، 10 دقیقه استراحت داشتیم. گفتنی است که در طول مسیر رودخانه می توان انواعی از گیاهان دارویی همچون آویشن، کلپوره، مورد، درمنه و غیره را یافت. حدود ساعت 8 به برکه آبی رسیدیم که سمت چپ رودخانه قرار دارد. این برکه مستطیل شکل و دارای دیواره ای سیمانی است. این محل را پشت سر گذاشته و از بستر رودخانه خارج شدیم و روی راهی که با استفاده از سیمان توسط افراد محلی، روی شیب تند یک کوه ایجاد شده بالا کشیدیم. گفتنی است که موبایل در این نقطه آنتن دارد. پس از سرازیر شدن از سمت دیگر این کوه دوباره وارد بستر رودخانه شدیم. ساعت 10:15 به برکه آب دوم در محلی بنام سیخ «seikh» رسیدیم که نام محلی زیتون است. این برکه دایره ای، در کنار چند درخت زیتون کوهی و کلبه ای کوچک قرار دارد. پس از توقفی نیم ساعته در این مکان، از شیب نسبتا تند کوهی که راهی پاکوب داشت بالا رفتیم و از جانب غربی قله آن در ساعت 12:25 وارد دره «تنگ ساوات» شدیم. در قسمت هایی از این دره زیبا آثار ریزش کوه که در زلزله اخیر فین رخ داده است، کاملا پیداست. ساعت 12:45 از این دره خارج شدیم. ساعت 13 در محلی بنام «خشه زال» به فتح خ بودیم. در قسمتی از کف رودخانه مقداری آب تمیز که از بارندگی های اخیر به جا مانده بود، یافتیم که غنیمتی بود برای بطری های خالی ما. از این محل رودخانه را به سمت غرب ترک کردیم. 15 دقیقه بعد روی شیب تپه به برکه آب سوم به نام «هندم» رسیدیم. توقف برای نهار در این محل انجام شد. گفتنی است که چشمه آبی در شیب کوهی که در سمت غرب این محل قرار داشت دیده می شد. چشمه قابل رؤیت نبود، و فقط انعکاسی از نور در دامنه دیده می شد که در صورت وجود وقت کافی می توانست مورد استفاده قرار گیرد. ساعت 14:35 محل را به سمت جنوب ترک کردیم و پس از گذر از دو سرازیری و سربالایی دوباره در مسیر رودخانه قرار گرفتیم. مسیر را از کمرکش کوه ادامه دادیم، تا ساعت 16:10 به منطقه ای به نام «چوک لاور آردی» رسیدیم. برکه چهارم در این مکان و جنب یک زمین مسطح که شبیه یک مزرعه بود قرار داشت. کنار این مزرعه کمپ شب مانی دوم خود را برپا کردیم. قله ای در شمال غربی این مکان دیده می شد و به خطا این طور تصور شد که قله اصلی است و ساعتی بیشتر تا قله نمانده است. با گذشت پاسی از شب، شاید به علت شکل فیزیکی کاسه مانند و ارتفاع بالای 2000 این منطقه باد شدیدی وزیدن گرفت. شب سردی را در این کمپ گذراندیم. سرپرست ساعت 6 صبح را بیدار باش و 7 صبح را حرکت اعلام کرد.

شنبه 21 بهمن 1385 پس از صرف صبحانه و آماده شدن افراد ساعت 7:15 کمپ را به قصد قله ترک کردیم. از جبهه شمالی قله بالا کشیدیم. پس از طی مسافتی با مسیری مواجه شدیم که در آن از درگیری با سنگ گریزی نبود. ساعت 9:15 دقیقه به قله ای رسیدیم که از کمپ دیده می شد. گفتنی است که موبایل در این قله هم آنتن دارد. پس از حدود نیم ساعت در 9:50 قله اصلی را صعود کردیم. از فراز قله، منظره همیشگی قلل اطراف نمایان است که در بین آنها نارنج قله شاخص می نماید. هرم زیبای گنو با جامعیت تمام از بلندای این کوه خودنمایی می کند. از کوه های دوردست هم احتمالا پشت کوه و هماگ دیده می شوند. پس از توقفی نیم ساعته 10:20 قله را به قصد کمپ ترک کردیم. مسیر فرود شکافی در جنوب شرقی قله بود. در مسیر برگشت هم قسمت هایی از مسیر دست به سنگ های سنگینی داشت. پس از رسیدن به کف دره و طی مسافتی به سمت شمال شرقی به مزرعه «لاور» رسیدیم که برکه آب دیگری هم در این مکان واقع بود. مسیر را ادامه دادیم تا در ساعت 13:45 به کمپ رسیدیم. لازم به ذکر است که در مسیر رفت و برگشت به قله گیاهان دارویی همچون شست برگ و کلپوره دیده می شود. ساعت 15:30 زمان حرکت اعلام شد. استراحتی کوتاه و جمع آوری کمپ. پس از صدور فرمان حرکت همان مسیر رفت را در پیش گرفتیم. برای بازگشت پس از رسیدن به منطقه خشه زال آب مورد نیاز را از کف رودخانه تامین کردیم. هنگام خروج از دره ساوات به شب برخوردیم و شیب کوه پس از دره و قسمتی از مسیر رودخانه را تا رسیدن به محل کمپ شب مانی سوم در محل سیخ، در تاریکی شب پیمودیم. ساعت 19 به سیخ رسیدیم و مشغول برپایی کمپ شدیم. سرپرست ساعت 8 صبح فردا را زمان حرکت اعلام کرد.

یکشنبه 22 بهمن 1385 پس از صرف صبحانه و جمع آوری کمپ ساعت 8 صبح در مسیر رودخانه حرکت را آغاز کردیم. مسیر برگشت عینا مانند مسیر رفت بود. ساعت 11:30 به مزرعه جو رسیده و برای نهار توقف کردیم. ساعت 13:30 زمان حرکت اعلام شد. برنامه طبق دستور اجرا شد. ساعت 4:51 از راه پاکوب به روستای گچو رسیدیم و پس از سه روز دوباره به دنیای انسانها پا گذاشتیم. 15 دقیقه بعد به محل دو برکه رسیدیم که برکه بزرگی با سقفی شیروانی در آن قرار داشت. ترتیب آخرین محتویات خوردنی کوله ها و شارژ دوربین ها را تا رسیدن سرویس دادیم. سرویس در ساعت 15:20 به دو برکه رسید، و ما در ساعت 18:30 به ضلع شرقی پارک شهید دباغیان بندرعباس... 

 

 

ملاحظات:

1.        به علت نبود چشمه آب در طول مسیر بهتر است در مصرف آب برنامه ریزی شود.

2.       افراد محلی از آب برکه ها برای آشامیدن استفاده می کنند اما بهتر است که از قرص کلر استفاده شود.

3.         موبایل فقط در دو نقطه این مسیر آنتن دارد.        

4.        سرمای ارتفاع در کمپ دوم می تواند در انتخاب تجیزات قبل از برنامه مؤثر باشد.      

 5.    به علت بکر بودن منطقه استفاده از راهنمای محلی تاثیر زیادی در صرفه جویی زمانی دارد .

6.        این کوه منبع سرشاری از گیاهان دارویی است .

7.       خطر: گفته می شود که تراکم عقرب و مار در این منطقه زیاد است  .        

 

افراد شرکت کننده در برنامه:

1.                  صدیقه سنگرزاده سرپرست تیم و سرقدم

2.                  فرخنده معماری پزشک تیم و عقب دار

3.                  ساجده کشمیری

4.                  کورش صداقت

5.                  هدا امانی

6.                  فاطمه فیروزی

7.                  صغری لک زایی فر

8.                  محسن موسایی

9.                  فرید شاهین زاده

10.              سمانه قاسمی

11.              سلینا بخشی زاده

12.              سمیه شاکری

گزارش: سمیه شاکری

نظرات 12 + ارسال نظر
کشمیری ساجده شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:10 ب.ظ http://porteghale206.blogsky.com/

اول اینکه خاندنی می شی در آف
دوم تا این چه خطیه
سوم تا بعد می گم
چار تا ش هم من ساجده سوم سه شماره ... می خون ام ات

گفتن ات درک درآمد تمام. خواندنی شدی کاملن. دسرت خوشمزه آمد در پیش از نایافتی چوک لاور آردی. ماچولی اتم. ابزار نیست.

افسانه یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:51 ق.ظ http://kouhandgod.blogfa.com

گزارش خوبی بود ممنونم .
متوجه فونت نوشته شدی !

فسانه ام ممنون. راستی استاد نمره‌ام چند می‌شه؟ باید به همه دوستان توضیح بدم که چون این متن رو برای پرینت تایپ کرده بودم، از زر استفاده کردم. تنبلی کردم و همونجوری ریختم‌اش تو وب. مغذرت می‌خوام.

صدیقه یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:16 ق.ظ

مرسی از گزارش برنامه خیلی خوب بود
ولی تو رو خدا خطش را تغییر بده

صدیقه جان ممنونم که وقت با ارزشت رو صرف نوشته های من می‌کنی. چشم خطم رو هم عوض می‌کنم. دیگه چی. فقط باز هم ما رو ببر...

حسین یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:09 ب.ظ

سلام
بابا شما عادت دارین عجیب باشید جون هرکی دوست داری فونتش رو عوض کن

صدای ساجده سرتهنگی هم در امد تازه اون خودش از هری پاتر هم عجیب تره


راستی چرا ابجیه منو نبردید برنامه

اسمش نبود

اصراری به عجیب بودن نیست. این هم به خاطر شما و هری پاتر و غیره
آبجیتون به ما افتخار نمی‌ده.
ممنونم که وقت گذاشتین و گزارش پر از ایراد منو خوندین. کاش اشکالاتش رو هم یکی بهم می‌گفت.

ن یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:55 ب.ظ

نون من. فکر نون کن که خربزه آبه!
به قول سرپهنه‌گی فحشی فضاحتی چیزی...
منتظرم

ksedosein7 یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:56 ب.ظ

گزارش خوبی بود
کاشکی من هم .....

در عین حال که جایت خالی بود...
اما تو هم بودی...
منتظرت هستیم برای دوباره برگشتن. بابا منتخب!!!

شیما دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 11:55 ب.ظ

سمیه جان امیدوارم همیشه موفق باشی.گزارش برنامتون رو خوندم شاید من هیچ وقت مثل شما محکم نباشم اما با وجود دوستانی چون شما استقامت رو تمرین میکنم.
بازم این بدمینتونی ها اومدن که !!

امید عزت پور یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:47 ق.ظ http://www.omidkouhestan.tk

با سلام خوشحالم که با یکی دیگر از کوه نویس ها آشنا شدم
اگه خواستی تبادل لینک کنیم
من که لینکت کردم
فونت ها رو درست کن

مجید یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:00 ق.ظ

سلام دوست عزیز

گزارش خوبی بود... فک کنم حسابی بهتون خوش گذشته باشه

شما عضو کدوم گروه هستید؟؟/

اگه ما هم بخواهیم عضو شیم و از این به بعد همراه شما باشیم چیکار باید بکنیم

majid.kheiri@yahoo.com

آرش شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:57 ق.ظ

سلام سمیه خانم
از آشناییتان خوشحالم
از اینکه چنین خواهران قوی و استواری دارم بر خود می بالم
سلام مرا به بچه های بندر برسان.
راستی .با خواندن برنامه قله شب خاطره صعود آن در سال ۷۵ در ذهنم زنده شد.
موفق باشید

ملیکا پنج‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ب.ظ

سلام من رویدریم ولی متاسفانه نتونستم به کوهمون برم با خوندن مطلب شما کلی ذوق کردم انشالله ما هم بتونیم به کوهمون بریم تعریفش را خیلی شنیدم

جابر دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:23 ب.ظ http://gevinam.blogfa.com

سمیه خانم سلام
من اهل گوینم ....امیدوارم این خاطره کوه شب را از یاد نبرین چون واقعا جاهای با صفایی داره ... دفعه بعد اگه خواستین برین سعی کنید تابستونها برید چون هم هواش عالی میشه و هم فصل میوه های وحشی مثل انجیر و برکو و .... می رسه وهم مطمعنا بیشتر از یک هفته خواذهی ماند چون زمان را فراموش می کنید...
ممنونم کاری داشتی در خدمتم ... یادگاری داری تا برم ببینم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد