برای دوست اگر بیاید


دوست من بیا دشمنی نکنیم با نام ها. نام ها به معانی جان می گیرند. گفتی ایرانی ها به اسلام نیازی نداشتند٬ چون دین زرتشتیان یکتا پرستی بوده است و گفتی که٬ این فلان ها و بهمان ها و چه و چه.

...

...

...

آنچه که من در حد گفتن آن هستم؛ این است و نه بیشتر که : ما نه مسلمانیم و نه زرتشتی٬ وقتی که٬ معتقد به بالا و پایین بودن آدم ها بر اساس نام ها هستیم. عرب های ...٬ ترک های ...٬ لرهای...٬ ... و همچنان بسیار از این دست و حتی فرا ملی اش!

من به آن قسمت که آداب اجتماعی هر ملتی است کاری ندارم که٬ هر قومی برخاسته از پیشینه ای ست که٬ رفتارش را چه خوب و چه بد در گذر سالها ساخته است.

طبق دریافت من! البته٬ جوهره٬ برای همه بن مایه ی واحدیست؛ که گمانم به آن انسانیت گفته باشند. همان چیزی که با آن محک می زنیم بر درست و نادرست٬ پاکی و پلیدی٬ حق و نا حق.

و اینجاست که تفاوتی نمی کند که تو مسلمانی یا زرتشتی یا هر دین و مسلک دیگری٬ یا اینکه فارسی یا عربی یا هر نژاد دیگری٬ و

هیچ جز اینکه انسانی.

دوست من بیا کلمات را بهانه اختلاف نکنیم. بیا به حق باشیم و بر مدار حق. آنوقت خواهی دید که چطور عقربه ها کم کمک هم سو خواهند شد.