جاده ساحلی

می‌نوشت: پر مرغان صداقت آبی است.

جاده ساحلی

می‌نوشت: پر مرغان صداقت آبی است.

چطوری کار می کنه؟

گاهی فکر می کنم که یک تکه پوست تنم کرده ام و با گرزم نشسته ام پشت دستگاه!!!! نمی دونم چرا حرف حالیش نمی شه...... عجب گیری کرده ایم هااااا. شیطونه می گه یکی بکوبم تو مخش ببرم کبابش کنم و یه دلی از عذا در بیارم..... ااااا نمی شه خوردش؟؟؟؟؟؟

از شوخی که بگذریم یه معلم لازم دارم.

نظرات 2 + ارسال نظر
کشمیری ساجده شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ب.ظ http://solina.blogfa.com/

سمیه ام خوبی در نوشتن داستان نه طولانی که همه اش طول داشت آف می خون نمت و می نویسم برات
سر پنه گی منو دست تکون میده چه طور احوال بود بی من؟

ساجده ام! زیبا بود و ... یه چیزی که در نوشت نمی آید. یه احساس خوب. فقط همین. می خواندت باید رفت کنی به پهنه گی اش.

افسانه یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:20 ب.ظ http://kouhandgod.blogfa.com

سلام سمیه جان میبینم که می نویسی خیلی از این بابت خوشحالم و بهت تبریک می گم ، امیدوارم همیشه بر فراز باشی عزیزم .

سلام افسانه عزیزم. ممنون از اینکه به کلبه درویشی ما سر می زنی. ازت انتظار یاری دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد